سفری با ابعاد راهبردی و تفکر جدید منطقهای؛ ترس تلآویو از سفر رئیسی ادامه دارد
تاریخ انتشار: ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۵۵۱۱۹
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، توجه رسانههای صهیونیست و محافل سیاسی رژیم اشغالگر به سفر آیتالله «سیدابراهیم رئیسی»، رئیسجمهور ایران به سوریه در هفته جاری معطوف شده است، سفری که رسانههای عبریزبان آن را «استثنایی» توصیف و اذعان کردهاند «اسرائیل باید از پیامدهای سیاسی-امنیتی و حتی نتایج دیپلماتیک آن باشد».
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
طبق گزارش ایگاه پاینترنتی شبکه «المیادین»، تحلیلگران اسرائیلی، جنبههای راهبردی سفر رئیسجمهور ایران به دمشق را مرکز ثقل تحلیلها و پیشبینیهای خود قرار داده و عنوان میکنند که تهران، تفکر و روند جدیدی را درباره سیاستهای خود در خاورمیانه اتخاذ کرده است.
المیادین درباره ترس اشغالگران از این سفر نوشت: این تحلیلها و ترسهای با توجه به بحرانهای داخلی اسراییل، نزدیکی روابط ایران و عربستان سعودی و پیامدهای متعدد آن بر منطقه بازتاب داده می شوند.
این شبکه در ادامه گزارش داد: در حالی که تحلیلگران اسرائیلی مشغول پیشبینی نتایج سفر رئیسی به دمشق و تأثیر آن بر تلآویو هستند، کارشناسان مسائل منطقه خاطرنشان میکنند که کابینه تلآویو در حال ثبت یک شکست خطرناک و سرنوشتساز است، اما در مقابل ایران مسیر تبدیل شدن به یک بازیگر اصلی و تاثیرگذار در منطقه را طی میکند.
افزایش نگرانیها از موفقیت منطقهای تهران در تلآویو
نگرانی در «اسرائیل» محرکی لحظهای نیست، بلکه از قبل وجود داشته و از سفر «حسین امیرعبداللهیان»، وزیر امور خارجه ایران به مرز لبنان با فلسطین اشغالی تاکنون، تشدید هم شده است.
به گفته «ناصر اللحام»، مدیر دفتر المیادین در فلسطین اشغالی، نگرانی اسرائیل از شکست تئوری امنیتی اشغالگرانه خود آغاز شده و نشان میدهد اکنون مبنای صحبت، کاهش اعتبار و توانایی ایالات آمریکا در جهان به طور عام و در خاورمیانه به طور خاص است.
طبق تحلیل رسانههای صهیونیست، ایرانیها با توجه به نزدیکی روابط خود با عربستان، دوره جدید و متفاوتی در خاورمیانه را آغاز کردهاند. این تغییر با دیدار «فیصل المقداد» وزیر امور خارجه سوریه با مقامات مصری، عراقی و دیگر همتایان عربی و رایزنی برای بازگرداندن دمشق به اتحادیه عرب برای اولین بار از سال ۲۰۱۱، ظاهر شد.
ناصر اللحام با اشاره به اینکه «وضعیت قهقرایی و عقبنشینی آمریکا همه چیز را از نظر نظامی، امنیتی و سیاسی برای اسرائیل تغییر داده است» گفت: مقاومت جسورتر شده، جبهه درگیریها در کرانه باختری باز شده و ممکن است درگیریها به سرزمینهای اشغال شده در سال ۱۹۴۸ کشیده شود.
در حالی امکان درگیریها در سرزمینهای اشغالی افزایش یافته که منطقه، شاهد تعویق و توقف رویارویی در جبهههای عراق و یمن بوده و صحبتها از برخورداری مقاومت از موشکهای ضدهوایی بیشتر از قبل شده.
اللحام در رابطه با درک صهیونیستها از این تغییرات کلی در منطقه گفت: تیتر روزنامههای اسرائیلی به این موضوع اشاره میکند؛ زیرا آنها از نزدیکی عربستان سعودی با حزبالله لبنان و جنبش حماس در فلسطین اشغالی نگرانند و به دنبال آن از بازگشت سوریه به اتحادیه عرب میترسند.
مدیر دفتر المیادین گفت: بازگشت سوریه به اتحادیه کشورهای عربی سنگ بنای احیای محور مقاومت و رد کلی روند عادیسازی با اشغالگران خواهد بود که تلاشهای تلآویو برای تاثیرگذاری بر اتحادیه را خنثی میکند.
او در ادامه تحلیلش از ترسهای صهیونیستی درباره موقعیت منطقهای تهران افزود: اگرچه «اسرائیل» خود را به عنوان یک مرجع امنیتی معرفی میکند، اما هر آنچه در خاورمیانه اتفاق افتاد فراتر از انتظار تلآویو بود.
مدیر دفتر المیادین در فلسطین اشغالی تصریح کرد: «اسرائیل» ناامید است زیرا انتظار آنچه در سوریه و لبنان رخ داد را نداشت و برخلاف ادعاهایش مبنی بر آمادگی ارتشش برای درگیریها، برای هیچ جنگ همهجانبهای آماده نیست.
مقاومت از ترس اسرائیل، راضی است
از سوی دیگر همانطور که «عباس الصباغ»، خبرنگار المیادین در بیروت گزارش داد: مقاومت در لبنان با رضایت به نگرانی اسرائیل نگاه میکند؛ این مرحله با وحدت میدانهای محور مقاومت مشخص میشود.
الصباغ افزود: رهبران رژیم اشغالگر اسرائیل امروز نگران هستند و بر خلاف آنچه در سالهای گذشته انجام میدادند، حالا قبل از حمله به لبنان دهها بار فکر میکنند.
او در ادامه گفت: معادلات ایجادشده توسط مقاومت و قواعد جدید درگیری که طی سالهای گذشته ترسیم کرده و پس از تجاوز جولای ۲۰۰۶ تثبیت کرد، اکنون روشن شده است.
شبکه ۱۳ رژیم صهیونیستی روز گذشته در گزارشی اعلام کرده بود: «رئیسی همانطور که به نظر میرسد چهارشنبه وارد دمشق میشود و در یک سفر دو روزه با بشار اسد، رئیس جمهور این کشور دیدارهایی خواهد داشت. در شرایطی که این دو از پروتکلها خارج و بازدیدهایی میدانی خواهند داشت».
در ادامه گزارش این شبکه صهیونیست آمده بود: ایران میخواهد محور ایران - حزبالله، حماس و جهاد اسلامی را متحد کند و این باعث میشود تا برنامهای جدید در خصوص سیاستش خاورمیانه انجام دهد.
روز یکشنبه، سیام آوریل «حسین اکبری» سفیر ایران در سوریه نیز رسماً اعلام کرد که رئیسجمهور ایران چهارشنبه (سوم می) در راس هیاتی سیاسی-اقتصادی و برای سفری دوروزه وارد دمشق خواهد شد.
پایان پیام/م
منبع: فارس
کلیدواژه: روابط ایران و سوریه سفر رئیس جمهور به سوریه رسانه های صهیونیست فلسطین اشغالی رئیس جمهور درگیری ها تل آویو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۵۵۱۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ظهور و اثبات قدرت ایران در عرصه بینالمللی!
بعد از حمله موشکی و پهپادی ایران به رژیم صهیونیستی،تقریبا تمام روندها و رویدادهای منطقهای از یمن تا عراق و لبنان و غزه و ازتلآویو تا واشنگتن تحت تاثیر حمله ایران قرار گرفت و باعث تغییر سیاستها شد.
به گزارش مشرق، محمدحسین محترم طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:
۱- این جمله تاریخی پرمعنی و عمیقا استراتژیک رهبر معظم انقلاب که در اولین واکنش به عملیات «وعده صادق» فرمودند«موضوع اصلی ظهور و اثبات قدرت اراده ملت ایران در عرصه بینالمللی است، نه تعداد موشکهای شلیک شده و یا موشکهای به هدف اصابت کرده که موضوع دست دوم و فرعی است»، اولا نشان میدهد که سطح مطالبه رهبری از نیروهای مسلح خیلی بالاتر از سطح مطالبه مردم است و حاکمیت امنیت و عزت کشور چندین برابر مردم دغدغه دارد. جامعه منتظر شلیک چند موشک به اهداف اسرائیلی بود تا حالشان خوب شود و احساس عزت و غرور کنند، اما رهبری و فرماندهی کل قوا به عزت و غرور و افق بالاتری و به ظهور و اثبات قدرت ملت ایران در جهان میاندیشد و به دنبال تحقق و تثبیت آن است. ثانیا وقتی تعداد موشکهای شلیک شده و اصابت کرده که مسئله دوم و فرعی است این همه تاثیرات در منطقه و جهان گذاشته، باید عمیقا متفکر و متذکر شویم که موضوع اصلی چه تاثیرات و تغییراتی در جهان ایجاد کرده و میکند؟! لذا از حالا به بعد این تعبیر راهبردی رهبرمعظم انقلاب مبنای تمام تصمیمسازان و تصمیمگیران نظامی-سیاسی-رسانهای و تحلیلگران بینالمللی و منطقهای چه در تحلیل وضعیت میدان و قدرت و اقتدار نیروهای مسلح جمهوری اسلامی و چه در حوزه دیپلماسی سیاسی- اقتصادی ایران و چه در پیوست و تبیین سیاسی - رسانهای آنها است.
چراکه عملیات «وعده صادق» از یک طرف «چهره ستودنی از ملت ایران» در جهان را به نمایش گذاشت و «حیثیت ملت ایران» را در چشم دنیا برجسته کرد و از طرف دیگر دشمنان و در راس آنها آمریکا و اسرائیل را بشدت سردرگم و عصبانی و ناراحت کرده است، تاجایی که از مقامات ارشد آمریکایی و اسرائیلی تا ABC News و BBC اذعان کردند «ایالات متحده بر این تصور غلط تکیه کرد که رهبر ایران محتاط است و هرگز دستور حمله مستقیم به اسرائیل را نمیدهد، اما باید پذیرفت که شخص آقای خامنهای با قاطعیت عمل کرد و قدرت ایران را به نمایش گذاشت و با علی رغم بیشترین تحریمهای بینالمللی، کاری کرد که همه اعراب با بیش از نیم میلیارد جمعیت در ۷۵ سال نتوانستند انجام دهند! اکنون این تصور غلط آمریکا از قدرت ایران نیازمند ارزیابی مجدد است». این ظهور و بروز قدرت ایران در عرصه بینالمللی همان «برد ژئوپلیتیک» است که در تحلیل تمام تحلیلگران و رسانههای بینالمللی و منطقهای و سخنان مقامات رسمی و سیاسی جهان و حتی خود دشمنان ایران نمود پیدا کرد که از «ظهور طوفانالاقصی» تا «اثبات وعده صادق» به آن اذعان کردهاند که «با حمله ایران به اسرائیل، معادله قدرت دستخوش تغییر شد و بسیاری از مسائل را دگرگون کرد و امروز همگی باید قدرت ایران را به رسمیت بشناسند...!».
این به رسمیت شناختن و ظهور و اثبات قدرت ایران را هم میتوان از سکوت سخنگوی کاخ سفید در برابر سؤالات خبرنگاران درخصوص قدرت ایران حس و هم میتوان از عمق عصبانیت شبکه صهیونیستی اینترنشنال به خوبی درک کرد که گفت« وحشتناک و باورنکردنی است که مردم آمریکا، پرچم خودشان را آتش میزنند و شعار مرگ برآمریکا میدهند و از آن طرف پرچم محور مقاومت را روی دستانشان بالا میبرند»! معنای سخن رهبرمعظم انقلاب در اولین واکنش رئیسجمهور فرانسه بعداز عملیات وعده صادق به آغاز تغییر نظم نوین جهانی تجلی پیدا کرد که اذعان میکند«اروپا باید واقعیت تغییر پارادایم در جهان و صحنه ژئوپولیتیک جدید را بپذیرد وگرنه رو به فناست»! تاکنون براساس صدها دلیل مستند و قرائن موجود از جمله اذعان خود آمریکاییها گفته بودیم که هژمونی آمریکا رو به افول است، اما حالا اروپاییها هم اذعان میکنند که آنها نیز رو به افول هستند! روزی تئودور هرتزل پایهگذار رژیم صهیونیستی گفته بود «دولت یهود در فلسطین، قلعه اروپا در برابر آسیای وحشی است»! حال بعداز عملیات وعده صادق با برعکس شدن روند توازن قدرت، خاخام دولت صهیونیستی اسرائیل اذعان میکند«نمیدانیم از دست ایران به کجا فرار کنیم»!. با اثبات قدرت ایرانِ«قوی و مستقل»، این غربِ شکست خورده در دفاع از موجودیت اسرائیل است که از این به بعد باید هزینههای گزاف سیاسی، اجتماعی، نظامی، راهبردی و مالی این «قلعه»ای که میبایست مدافع آنها باشد، بپردازد. عمق این تحلیل رهبرمعظم انقلاب را باید در توئیت یک کاربر عرب دید که نوشت:
«ایران روسیه را از دست غرب، ️بوسنی را از دست صربها، عراق را از دست داعش، لبنان را از دست صهیونیستها، ️سوریه را از جنگ جهانی، ️ونزوئلا را از محاصره آمریکا، یمن را از جنگ آمریکا و غرب، ️قطر را از دست عربستان، اردوغان را از کودتا نجات داد و غزّه و فلسطین را هم از دست صهیونیستها نجات خواهد داد»!
۲-تاکنون تاکید داشتیم که فلسطین اولین مسئله جهان اسلام است، اما طوفانالاقصی آن را به مسئله اول جهان تبدیل و وعده صادق جهانی بودن آن را تثبیت کرد. با غالب شدن گفتمان مقاومت در جهان از طوفانالاقصی تا عملیات وعده صادق،
اولا همه جرات و انگیزه پیدا کردند تا هم از ظهور و اثبات قدرت ایران سخن بگویند و آن را بستایند و هم حمایت خود را از فلسطین و سلاح مقاومت ابراز و حتی این حمایت خود را عملی کنند که اوج آن در حمایت یمن متجلی شده است. ثانیا برخی هم جرات خود را از دست دادند و مجبور شدند حمایت خود را از رژیم صهیونیستی کتمان و حتی این حمایت را در خفا انجام دهند که اوج این خیانتِ پشت پرده به آرمان فلسطین را برخی کشورهای عربی- اسلامی به نمایش گذاشتند. ثالثا حمایت و فشار افکارعمومی جهان باعث شد آنهائی که در حمایت علنی از وحشیگریهای صهیونیستها هم ابایی نداشتند، این بار مجبور به سکوت و البته در واقع بایکوت و منزوی شوند. این فشارها آن قدر طاقتفرسا شده که ترامپ حامی صهیونیستها هم مجبور شده برای رای آوردن ادعا کند«اسرائیل باید به جنگ غزه پایان دهد».
ثالثا این روشن شدن مرزها و آشکار شدن اینکه اکثریت مطلق جهان حامی ملت فلسطین و مخالف موجودیت اسرائیل هستند،خود یک «پیروزی بزرگ تاریخی» است که «ایستادگی بینظیر نیروهای مقاومت» و «صبر تاریخی مردم غزه» و «حمایت جهانی افکار عمومی» در گوشه گوشه جهان، بهویژه حمایت دنیای عرب از سلاح مقاومت آن را رقم زد. رهبر معظم انقلاب در دیدارهای اخیر با دبیرکل سیاسی حماس و دبیرکل جهاد اسلامی با تحلیلی جامع، از این ایستادگی بینظیر و صبر تاریخی تجلیل و آن را یک «پدیده عظیم» و «حادثه الهی» توصیف و خطاب به آنها تاکید کردند«شما پیروزی نهائی مردم غزه را خواهید دید و رژیم صهیونیستی قادر به شکست مقاومت نیست» و این همان نصرت الهی است که امیرالمؤمنین (ع) در خطبه ۱۴۶ نهجالبلاغه نوید آن را داده و میفرمایند «پیروزی و شکست اسلام به فراوانی و کمی نیروها نیست و این خداست که به وعده خود وفا میکند و دین و سپاه خود را پیروز و یاری خواهد کرد».
لذا پس از فرو ریختن هیمنه پوشالی دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا و اسرائیل با عملیات طوفانالاقصی و شکست آنها در نابودی حماس، دیدار اخیر اسماعیل هنیه و زیاد النخاله با رهبرمعظم انقلاب را باید همچون دیدار بشار اسد بعد از شکست داعش، یک دیدار تاریخی و پیروزمندانه تلقی کرد که متاسفانه در رسانهها از این بعُد مورد غفلت قرار گرفت. همانگونه که دیدار بشاراسد با رهبرمعظم انقلاب در کام ملتهای منطقه و بهویژه ملت ایران شیرین بود، دیدار رهبران حماس و جهاد اسلامی شیرینتر شد، چرا که اولا «شکستی بزرگتر و غیرقابل ترمیم و غیرقابل تحمل» بر دشمن تحمیل شد و ثانیا هماهنگی کامل «میدان و دیپلماسی و رسانهِ» جبهه مقاومت موجب رقم خوردن این پیروزی بزرگتر شد و کسی نبود که با استعفا و حاشیهسازی بچهگانه و رسانهای، شیرینی پیروزی این دیدارها را تحت تاثیر قرار دهد!
ثالثا اهمیت سخنان رهبری در دیدارهای اخیر آنگاه روشنتر میشود که سید حسن نصرالله و فرمانده نیروی قدس سپاه همزمان در سخنان و پیامی معنادار میگویند «تازه جبهه مقاومت قهرمانانه حالت تهاجمی به خود گرفته است» و تاکید میکنند «مقاومت هنوز از تمام قابلیتهای خود استفاده نکرده است.»! رابعا همزمانی این دیدارهای تاریخی با حضور دبیرکل جهاد اسلامی در محفل قرآنی ورزشگاه آزادی با حضور بیش از صدهزار جمعیتِ نماینده ملت ایران شگفتی پیروزی غزه بود و صهیونیستها و رسانههای دشمن را بیش از پیش عصبانی و آشفته کرد! و نشان داد مسئله فلسطین به این دلیل به مسئله اول جهان اسلام و بلکه جهان تبدیل شده که با قرآن عجین و این قرآن است که قلوب ملتها را به حسب هدایت تکوینی و تشریعی خود حول محور فلسطین گِردهم آورده است و نشان داد مبارزه ما عین دیانت ماست!
۳-اما این ظهور و اثبات قدرت ایران فقط در حوزه دفاعی و نیروهای مسلح نیست، بلکه زیر چتر این قدرت، در حوزههای دیگر نیز اتفاق افتاده که تاکنون به دلایلی از جمله غفلت در بیان دستاوردهای نظام آنچنان شایسته و بایسته آشکار نشده است. علاوهبر حضور ناوگروه جمهوری اسلامی در اقیانوسهای جهان و لنگر انداختن در کشورهای مختلف حتی در کشورهای قاره آمریکا و ارسال محمولهای نفتی به ونزوئلا که اهمیت آن در مقابل تهدیدات آمریکاییها کمتر از موشکهای شلیک شده به اسرائیل نبود، ساخت بزرگترین پروژههای عمرانی – مهندسی –فنی در بیش از ۶۰ کشور جهان در آسیای مرکزی، غرب آسیا، شبه قاره هند، آمریکای لاتین و آفریقا با تکیه بر توان و دانش مهندسان و متخصصان ایرانی یکی دیگر از نمادها و نمودهای «ظهور و اثبات قدرت ایران» است که فقط یکی از آنها هفته گذشته با حضور رئیسجمهور ایران در سریلانکا افتتاح شد.
ابرپروژه اومااویا در این کشور به عنوان بلندترین تونل عمودی زیرزمینی جهان، یکی از چهار ابرپروژه منتخب جهان شناخته شده است. نکته مهم اینجاست که شرکتهای اروپایی پس از اطلاع از جزئیات این پروژه از ساخت آن ناتوان بودند و منصرف شدند، اما مهندسان ایرانی این پروژه را ساختند و افتتاح و برخلاف القای غربیها که ادعا داشتند دانش و فناوری فقط در اختیار خودشان است، توان ایران در مقیاس جهانی در این زمینه را نیز اثبات کردند.
۴- در جنگ هیبریدی کنونی لزوما پاسخ، یک حمله صدادار نظامی نیست بلکه میتواند دهها حمله و ضربه بزرگترِ بدون صدا علاوهبر حوزه نظامی، در حوزههای اقتصادی و امنیتی و سایبری و... باشد! نکته مهم این است که به جای تمرکز روی رویدادها باید روی روند میدان تمرکز کرد تا ظهور و اثبات قدرت ایران را دید، چرا که بعداز هدف قرار دادن ساختمان کنسولی سفارت ایران روندها و رویدادهای منطقهای تحت تاثیر قرار نگرفت و فضای منطقه فقط در انتظار پاسخ ایران بود، اما بعد از حمله موشکی و پهپادی ایران به رژیم صهیونیستی، تقریبا تمام روندها و رویدادهای منطقهای از یمن تا عراق و لبنان و غزه و از تلآویو تا واشنگتن تحت تاثیر حمله ایران قرار گرفت و باعث تغییر سیاستها و رویکردها شد. بنابراین، دشمن از این پس هر حرکتی کند در زمین ابتکاری ایران و در موضع واکنشی و انفعالی قرار دارد!